همشهری آنلاین - ابوذر چهلامیرانی : حسن درخشان لاله، از سال ۷۹ که بازنشسته شده، کارهای فرهنگی را دنبال کرده است و برای موفقیت در این کار هم دست به خلاقیت در دوران پیری زده است. ابتکار او در این کار، ارسال رایگان کتاب به خانه اهالی است تا از این طریق مجبور نباشند مسافت طولانی برای خرید کتاب طی کنند و از سوی دیگر، تمایل آنها به کتابخوانی بیشتر شود. اگر شما هم دوست دارید از نحوه فعالیت وی سر دربیاورید، پیشنهاد میکنیم این گزارش را بخوانید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
یک عمر فروش کفش ایرانی
حاج حسن درخشان لاله ۷۶ ساله است و اصلیت او تبریزی است. در کنار کشاورزی، به خرید و فروش فرش در زادگاهش مشغول بوده اما دیدن کودکانی که مجبور بودند در سن کم به بافت فرش مشغول باشند و دستان کوچکشان پینه بزند، او را از ادامه کار منصرف کرده و به سمت فروش کفش کشانده است. اتفاقاتی در زندگیاش رقم میخورد که پای او را در سال ۵۲ به تهران باز میکند و میشود مدیر فروش کفش ملی در مناطق مختلف شهر تهران. تا سال ۷۹ شغل او همین بوده و افتخار میکند بهترین سالهای عمرش را به فروش کفش تولید داخلی سپری کرده است. او میگوید: «اگر حالا هم در شغل قدیمیام بودم و بازنشسته نشده بودم، شک نکنید از کارم انصراف میدادم چون روحیهام به گونهای است که نمیتوانم کسادی بازار کفش داخلی و بیکاری مردم کشورم را به خاطر ورود کفشهای چینی و بیکیفیت به بازار ببینم.»
فقط نوشتافزار ایرانی
در فروشگاه درخشان، بیشتر از همه، کتابهای درسی و کمک درسی دیده میشود اما اهالی هر کتابی اعم از مذهبی، شعر، رمان، تاریخی و... که بخواهند، در اسرع وقت تهیه میکنند و به منزلشان میبرند. در بخشی از ویترین مغازههای این هممحلهای، نوشتافزار دیده میشود. وقتی از او میپرسیم نوشتافزارها ایرانی هستند یا خارجی، بلافاصله میگوید همه ایرانی هستند و سپس از یکی از فروشندهها میخواهد نمونهای از آنها بیاورد. نوشتافزارهایی که درخشان به ما نشان میدهد، شیک هستند و تولید داخلی. وی میگوید: «نوشتافزارهای زیبا و باکیفیت زیادی در کشورمان تولید میشود و حیف نیست آنها را کنار بگذاریم و سراغ نمونه خارجی آنها برویم؟ وقتی مشتری از ما جنس خارجی میخواهد، وسایل ایرانی را به او نشان میدهیم تا بداند کیفیت اجناس ایرانی خیلی بهتر از جنس خارجی است. حتی ممکن است با او حرف بزنیم تا متقاعد شود جنس ایرانی بخرد. همیشه هم سعی کردهام نوشتافزارهای باکیفیت و زیبا بیاورم تا رغبت خریدار به خرید آنها بیشتر شود.»
ابتکار در پیری
یکی از افتخارات درخشان این است که تاکنون یک روز از وقت خود را به بطالت سپری نکرده است و حتی رفتن به بوستانها و نشستن روی نیمکت و صحبت با همسنهای خود را دوست ندارد. همین دلیل کافی بود که بعد از بازنشستگی هم مشغول کار شود: «از روزی که بازنشسته شده، سراغ کار رفتم و این بار بنکداری کفش را انتخاب کردم. همان موقع به فکر افتادم کارهای فرهنگی انجام دهم که هم برایم سود داشته باشد و هم گرهای از مشکل مردم باز کند. به همین خاطر سراغ کتابفروشی آمدم. مغازهام را در خیابان ابریشم باز کردم و مشغول فروش کتاب و نوشتافزار شدم.»
اما انتخاب شغل کتابفروشی توسط درخشان برای خودش داستانی دارد که شنیدنی است. وی میگوید: «وقتی اهالی را میدیدم که برای خرید کتابهای درسی، کمک درسی و کتابهای دیگر به میدان انقلاب میروند، غصه میخوردم. به هرحال از سال ۵۲ ساکن این محله بودم و با مشکلات اهالی آشنایی داشتم. وقتی پدر و مادری مجبور میشد برای خرید کتاب بچههایش به میدان انقلاب برود، میدانستم در کنار و پرداخت کرایهها، باید یک روز از کارش بماند. البته خودم نیز ۴ فرزند داشتم و گاهی مجبور میشدم مثل آنها از کارم بمانم و برای خرید جزوه و کتاب به مناطق دیگر بروم. همین مسائل باعث شد سراغ کتابفروشی بروم و کتابهایی که اهالی احتیاج داشتند را به مغازهام بیاورم.»
وی با اعلام اینکه هممحلهایها از این کار او ابراز رضایت داشتند، عنوان میکند: «همین رضایت اهالی باعث شد کارم را توسعه بدهم و هر کتابی که احتیاج داشتند را به مغازه بیاورم تا مجبور نباشند به مناطق دیگر بروند.»
ارسال رایگان کتاب به خانه اهالی
یکی از ویژگیهای مغازه درخشان، فعالیت ۲ پیک موتوری در آن است که کتابهای موردنیاز اهالی را به منزل آنان میبرند. وی درباره علت انجام این کار میگوید: «بالاخره هدف من این بود که اهالی مجبور نباشند برای خرید کتاب برای خود یا بچههایشان، راه زیادی طی کنند و از کارشان بمانند. به همین خاطر از همان زمان، ارسال رایگان کتاب به منزل آنها را شروع کردم و خانوادهها لازم نیست حتی به این مغازه بیایند چه رسد به اینکه بخواهند برای خرید به میدان انقلاب بروند.»
درخشان در پاسخ به این سؤال که چگونه هزینه پیکهای موتوری در این کار فرهنگی و کم درآمد تأمین میشود، میگوید: «کتابها را در این فروشگاه یا جلوی در خانه اهالی به میزانی که پشت جلد نوشته شده میدهیم و هیچ افزایش قیمتی به خاطر ارسال کتاب به منازل نمیگیریم. حقوق پیکهای موتوری از تخفیفهایی که ناشران به ما میدهند، تأمین میشود. البته بعضی مواقع هم ناشرها تخفیف نمیدهند اما در این وضع هم به خودمان حق نمیدهیم از مشتری پول اضافی بگیریم.»
وی به نحوه فعالیت پیکهای موتوری اشاره و عنوان میکند: «اگر مشتری تماس بگیرد و کتابی بخواهد که در فروشگاه وجود دارد، برای او بهصورت رایگان ارسال میکنیم اما اگر کتاب موردنظرش در فروشگاه وجود نداشته باشد، پیکهای موتوری از ناشران خریده و به دست مشتری میرسانند. درحقیقت، پیکهای موتوری به جای اهالی کتاب را از فروشگاهها و ناشران میخرند و با همان قیمت پشت جلد، تحویل مشتری میدهند. اگر ناشر هم تخفیفی در هنگام خرید به پیکهای موتوری ما بدهد، همان میشود دستمزد آنها.»
اهالی برای خرید یا سفارش کتاب میتوانند با شمارههای ۵۵۱۸۸۹۹۶ و ۵۵۳۲۲۲۹۰ تماس بگیرند تا کتابهای درخواستی آنها بهصورت رایگان به منزلشان ارسال شود. در ضمن بد نیست بدانید که مشتریهای تلفنی درخشان را نه تنها ساکنان منطقه، بلکه شهروندان ساکن در محلههای مرکزی و شمالی شهر هم تشکیل میدهند.
اشتغالزایی برای دانشجـوهای محله
۱۰ نفر بهصورت میانگین در فروشگاه این کتابفروش قدیمی کار میکنند. وقتی از درخشان میپرسیم آنها از چه مناطقی به اینجا میآیند، میگوید: «در کنار مشغولیت بچههایم در این فروشگاه، فقط از جوانهای همین محله برای اشتغال در اینجا استفاده کردهام. بسیاری از آنها دانشجو هستند و فقط یک یا ۲ روز در هفته به دانشگاه میروند. روزهای تعطیل به این فروشگاه میآیند و مشغول کار میشوند تا از این طریق، حداقل بتوانند بخشی از نیازهای تحصیلی خودشان را برطرف کنند.»
البته این کتابفروش محله قوانینی برای فروشندگانش نیز وضع کرده و هرکسی را بهعنوان فروشنده قبول نمیکند: «روز اول به فروشندهها میگویم که داشتن حسن خلق و برخورد مناسب با مشتری برایم در اولویت قرار دارد. فروشندههای خانم باید حجاب خود را رعایت کنند و آقایان به عفاف و نوع لباس پوشیدن خود اهمیت بدهند. ما کار فرهنگی میکنیم و نباید نوع رفتار و برخورد ما با مشتری، همچنین طرز لباس پوشیدن ما غیرفرهنگی باشد.» درخشان درکنار وضع این قوانین برای فروشندههای جوانش، با آنها رابطه دوستانهای دارد و این را میتوان براحتی فهمید. همین رابطه دوستانه باعث شده، فروشندهها برای رونق کسب و کارش نیز آستین بالا بزنند و از ابزارهای روز مثل فضای مجازی و اینترنت برای معرفی فروشگاه و خدمات آن استفاده کنند.
درخشان با قدردانی از آنها میگوید: «همه آنها مثل فرزندانم هستند و هر پیشنهادی که بدهند، حتماً امتحان میکنم تا بهتر بتوانم به اهالی خدمت کنم. همه میدانند که شغل کتابفروشی درآمد زیادی ندارد، بنابراین حداقل باید در این کار به گونهای رفتار کرد که رضایت خدا و بندگانش را در پی داشته باشد. همین عامل باعث شده به پیشنهاد این بچهها گوش بدهم تا به روز کار کنیم و با نوآوری و ابتکار، خدمات بهتر و بیشتری به مردم بدهیم.»
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۱۶ در تاریخ ۱۳۹۵/۰۷/۲۵
نظر شما